چرا قیمت آهن دیگر از عرضه و تقاضا تبعیت نمیکند؟ بازار آهن ایران در ماههای اخیر وارد مرحلهای کمسابقه از پیچیدگی شده است؛ مرحلهای که در آن، رفتار قیمتها دیگر با قواعد کلاسیک عرضه و تقاضا همخوانی ندارد. در حالی که رکود ساختوساز، کاهش پروژههای عمرانی و افت قدرت خرید مصرفکنندگان، همگی از ضعف جدی تقاضا خبر میدهند، قیمت آهن آلات نه تنها کاهش محسوسی را تجربه نکرده بلکه در بسیاری از مقاطع ثابت مانده یا حتی با افزایشهای محدود همراه بوده است.
این واگرایی معنادار نشان میدهد که بازار آهن از یک بازار مبتنی بر متغیرهای سنتی، به بازاری هزینهمحور، سیاستزده و وابسته به عوامل بیرونی تبدیل شده است. برای اطلاع از قیمت روز آهن میتوانید به سایت کارآهن مراجعه کنید یا با کارشناسان مجموعه به شماره ۶۷۱۴۵-۰۲۱ تماس بگیرید.
زمان خواندن: ۶ دقیقه
چرا قیمت آهن دیگر از عرضه و تقاضا تبعیت نمیکند؟
مهمترین عامل خروج بازار آهن از منطق عرضه و تقاضا، افزایش مستمر هزینههای تولید فولاد است. در شرایط فعلی، قیمت تمامشده محصولات فولادی بیش از آنکه تابع میزان فروش یا حجم تقاضا باشد، تحت تاثیر مستقیم هزینه انرژی، مواد اولیه، حملونقل و تأمین مالی قرار دارد.
محدودیتهای گسترده برق و گاز، که در برخی مقاطع سال به کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی تولید در واحدهای فولادی منجر شده، عملاً عرضه را بهصورت دستوری و خارج از چرخه طبیعی بازار محدود کرده است. این کاهش عرضه نه به دلیل افزایش تقاضا، بلکه در نتیجه فشارهای زیرساختی رخ داده و همین مسئله باعث شده قیمت آهن به جای تعدیل طبیعی، بر پایه تثبیت هزینهها شکل بگیرد.
در چنین شرایطی، حتی در زمان مازاد نسبی عرضه نیز تولیدکننده امکان کاهش قیمت را ندارد، چراکه حاشیه سود پیشاپیش تحت فشار قرار گرفته است. نتیجه، بازاری است که در آن «هزینه تولید» به محرک اصلی قیمت آهن تبدیل شده و نقش تقاضا به حاشیه رانده شده است.
ارز، تورم و سیاست؛ مثلث ناپایدار قیمت آهن
عامل تعیینکننده دیگر، نوسانات نرخ ارز و تورم ساختاری اقتصاد ایران است که اثر آن بهسرعت در بازار آهن آلات منعکس میشود. افزایش نرخ ارز، علاوه بر بالا بردن بهای مواد اولیه و تجهیزات، باعث شکلگیری انتظارات تورمی میشود؛ انتظاراتی که حتی پیش از شکلگیری تقاضای واقعی، خود را در قیمتها نشان میدهند.
در چنین فضایی، بازار آهن بیش از آنکه به معاملات واقعی واکنش نشان دهد، به سیگنالهای ارزی و روانی حساس شده است. از سوی دیگر، سیاستهای مقطعی دولت در حوزه صادرات و تنظیم بازار نیز نقش پررنگی در برهم زدن تعادل داشتهاند. محدودیتهای صادراتی اگرچه با هدف کنترل قیمت داخلی اعمال میشوند اما در عمل با کاهش سودآوری تولیدکنندگان و افزایش عرضه اجباری در بازار داخل، شکنندگی بازار را تشدید کردهاند.
این سیاستها، بدون توجه به تقاضای واقعی، قیمتها را بهصورت مصنوعی در سطوح خاصی نگه داشته و بازار را از مسیر طبیعی خود خارج کردهاند.
رفتار نامتقارن قیمتها در بازار میلگرد، تیرآهن و ورق
چرا قیمت آهن دیگر از عرضه و تقاضا تبعیت نمیکند؟ بررسی نوسانات قیمتی در زنجیره محصولات آهن آلات نشان میدهد که بازار همچنان در فاز واکنشهای محدود و هزینهمحور قرار دارد. در بازار میلگرد، اگرچه در اغلب کارخانهها افزایشهای خُرد ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ تومانی ثبت شد، اما همزمان برخی تولیدکنندگان ترجیح دادند قیمتها را بدون تغییر نگه دارند؛ رفتاری که بیش از آنکه ناشی از رشد تقاضا باشد، بازتابی از تردید بازار و نبود سیگنال قطعی خرید است.
در بازار تیرآهن نیز ثبات قیمت در برخی کارخانهها در کنار رشد ۱۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومانی بعضی سایزها، از ناهمگونی تصمیمات عرضهکنندگان حکایت دارد. در حوزه ورق، ورقهای سیاه ST37 و ST52 عمدتاً با ثبات قیمت معامله شدند اما افزایش ۴۰۰ تا ۵۰۰ تومانی برخی ضخامتهای ورق فولاد مبارکه بار دیگر نقش سیاستهای قیمتی تولیدکننده را برجسته کرد.
در مقابل، ورقهای گالوانیزه، روغنی و رنگی با افزایش نسبتاً یکدست حدود ۱۰۰۰ تومانی همراه بودند؛ افزایشی که بیش از آنکه حاصل تحرک تقاضا باشد، ناشی از فشار هزینههای تولید و انتظارات تورمی است.
رکود تقاضا؛ متغیری که دیده میشود اما اثر نمیگذارد
برخلاف منطق کلاسیک بازار، افت تقاضا در بازار آهن ایران اثر تعدیلی قابلتوجهی بر قیمتها نداشته است. رکود عمیق ساختوساز، کاهش بودجه پروژههای عمرانی، نرخ بالای تسهیلات بانکی و افت سرمایهگذاری بخش خصوصی، همگی به کاهش محسوس حجم معاملات منجر شدهاند.
با این حال، قیمت میلگرد، تیرآهن و سایر مقاطع فولادی در بسیاری از مقاطع زمانی تنها نوسانات محدود یا افزایشی داشتهاند. این وضعیت نشان میدهد که بازار آهن وارد مرحلهای شده که در آن کاهش تقاضا به کاهش حجم معاملات منجر میشود، نه اصلاح قیمت؛ نشانهای روشن از خروج بازار از منطق عرضه و تقاضا.

پیامدهای بازار آهنِ خارج از تعادل
تداوم این شرایط پیامدهای جدی برای صنعت فولاد و فعالان بازار به همراه دارد. از یک سو، مصرفکننده نهایی با قیمتهایی مواجه است که با توان مالی و سطح تقاضا همخوانی ندارد و از سوی دیگر، تولیدکننده با حاشیه سود محدود، عدم قطعیت بالا و ریسکهای عملیاتی فزاینده دستوپنجه نرم میکند.
این دوگانگی، به کاهش سرمایهگذاری، تضعیف اعتماد بازار و افزایش رفتارهای کوتاهمدت و سفتهبازانه منجر شده است. بازگشت بازار آهن به منطق عرضه و تقاضا، بیش از هر چیز نیازمند ثبات سیاستگذاری، حل ریشهای بحران انرژی و کاهش شوکهای ارزی است. تا زمانی که متغیرهای بیرونی بر بازار سلطه دارند، قیمتها بازتابدهنده واقعیتهای تقاضا نخواهند بود و بازار آهن همچنان هزینهمحور و سیاستزده باقی میماند.
کلام آخر
چرا قیمت آهن دیگر از عرضه و تقاضا تبعیت نمیکند؟ بازار آهن ایران در شرایط فعلی، بیش از هر زمان دیگری از منطق سنتی عرضه و تقاضا فاصله گرفته و به بازاری هزینهمحور، سیاستزده و وابسته به متغیرهای بیرونی تبدیل شده است. افزایش مستمر هزینههای تولید، بحران انرژی، نوسانات ارزی و مداخلات مقطعی سیاستگذار، نقش تقاضای واقعی را در تعیین قیمتها به حداقل رساندهاند. در چنین فضایی، رکود ساختوساز بهجای اصلاح قیمتها، صرفا باعث کاهش حجم معاملات شده و بازار را وارد فاز فرسایشی کرده است.
بازگشت تعادل به بازار آهن، بدون ثبات در سیاستگذاری، مدیریت پایدار انرژی و کنترل شوکهای ارزی ممکن نخواهد بود و تا آن زمان، قیمت آهن آلات بیش از آنکه بازتابدهنده واقعیت تقاضا باشد، تابع هزینهها و تصمیمات بیرونی باقی میماند.
سوالات متداول
چرا با وجود رکود ساختوساز، قیمت آهن کاهش پیدا نمیکند؟
زیرا قیمت آهن در شرایط فعلی بیش از آنکه تابع تقاضا باشد، تحت تأثیر هزینههای تولید، انرژی، حملونقل و نوسانات ارزی قرار دارد. کاهش تقاضا به افت معاملات منجر شده، نه کاهش قیمت.
مهمترین عامل خروج بازار آهن از منطق عرضه و تقاضا چیست؟
افزایش هزینه تمامشده تولید فولاد به دلیل محدودیتهای انرژی، رشد قیمت مواد اولیه و فشارهای مالی، مهمترین عامل این واگرایی است.
نوسانات نرخ ارز چه تاثیری بر بازار آهن دارد؟
نرخ ارز مستقیما بر قیمت مواد اولیه، تجهیزات و انتظارات تورمی اثر میگذارد و باعث میشود بازار آهن پیش از شکلگیری تقاضای واقعی، به سیگنالهای ارزی واکنش نشان دهد.
چرا قیمت میلگرد و تیرآهن رفتار یکنواختی ندارد؟
به دلیل تفاوت سیاستهای فروش کارخانهها، میزان موجودی انبارها و فشار هزینه تولید، برخی تولیدکنندگان قیمت را افزایش داده و برخی دیگر ترجیح میدهند ثبات قیمتی را حفظ کنند.
آیا کاهش تقاضا میتواند در آینده باعث افت قیمت آهن شود؟
در صورتی که همزمان با کاهش تقاضا، ثبات ارزی، رفع محدودیتهای انرژی و کاهش هزینه تولید اتفاق بیفتد، امکان اصلاح قیمت وجود دارد؛ در غیر این صورت، افت تقاضا تنها به رکود معاملات منجر خواهد شد.